سفر تابستانه
سفر تابستانه ما امسال از ٣١ ارديبهشت شروع شد تا ٧خرداد. روز ٣١ ارديبهشت يكشنبه حركت كرديم بسمت بروجرد. با يك خيال آسووووووده از بابت دندونهاي پسركم. واقعا فكر بزرگ و زجرآوري بود برام بيمارستان و بيهوشي. دو روز بروجرد مونديم و كلي گشتيم. آب بازي و پارك و جاهاي زيبا. بچه ها كه كلي حال كرده بودن. شب قبل از تولد بابايي هم يعني اول خرداد رفتيم با همديگه كيك و فشفشه خريديم و اومديم خونه. كيكش رو پسركام انتخاب كردن يه پيرهن مردونه بود. روز سوم يعني دوم خرداد صبح بيدار شديم و تا جمع و جور كرديم طرفاي ظهر شد. بچه ها رو بيدار كرديم كه بريم تهران. رادين كلي گريه و زاري كرد كه نميام. با اين قول كه باز برميگرديم بروجرد حاضر شد بياد. پنج شش...