رادينرادين، تا این لحظه: 12 سال و 25 روز سن داره

آقا رادین

سفر تابستانه

سفر تابستانه ما امسال از ٣١ ارديبهشت شروع شد تا ٧خرداد. روز ٣١ ارديبهشت يكشنبه حركت كرديم بسمت بروجرد. با يك خيال آسووووووده از بابت دندونهاي پسركم. واقعا فكر بزرگ و زجرآوري بود برام بيمارستان و بيهوشي. دو روز بروجرد مونديم و كلي گشتيم. آب بازي و پارك و جاهاي زيبا. بچه ها كه كلي حال كرده بودن. شب قبل از تولد بابايي هم يعني اول خرداد رفتيم با همديگه كيك و فشفشه خريديم و اومديم خونه. كيكش رو پسركام انتخاب كردن يه پيرهن مردونه بود. روز سوم يعني دوم خرداد صبح بيدار شديم و تا جمع و جور كرديم طرفاي ظهر شد. بچه ها رو بيدار كرديم كه بريم تهران. رادين كلي گريه و زاري كرد كه نميام. با اين قول كه باز برميگرديم بروجرد حاضر شد بياد. پنج شش...
15 خرداد 1396

عید نوروز رادین عسل

امسال عید نوروز برای رادین عسل با رفتن به بروجرد شروع شد. سال تحویل ساعت هشت صبح بود و برسام و رادین  عسل در خواب ناز بودن. من و بابا رضا اما زودتر بیدار شدیم و وسایلمون رو جمع و جور کردیم و موقع تحویل سال رفتیم بالای سر پسرکای خوشگلمون تا سال نو رو با دیدن روی ماهشون آغاز کنیم. بعد هم بچه ها رو توی خواب بلند کردیم و رفیتم در خونه عمه سارا که عمه سارا و عمو امین رو هم سوار کنیم و عازم سفر به بروجرد بشیم. بچه ها که بمحض بلند کردنشون از رختخواب بیدار شدن. بعد از اینکه عمه اینارو سوار کردیم به پیشنهاد من و برای عید مبارکی و دست بوسی قبل از عزیمت به بروجرد رفتیم خونه مامان جون مهین. اونجا هم همه بیدار بودن و سفره هفت سین چیده شده و بوی سال...
20 فروردين 1395

دومین سفر بروجرد

از وقتی که مامان جون و باباجون به بروجرد نقل مکان کردن ما هم از هر فرصت و تعطیلی استفاده میکنیم و بار و بنه رو میبندیم و عازم سفر میشیم. 25 تیر یعنی پنجشنبه صبح ساعت 5 از خواب بیدار شدیم و برای توی راه هم ساندویچ کالباس آماده کردم و بار و بنه رو جمع کردیم و بچه ها رو توی خواب بلند کردیم و حرکت کردیم. تا بچه ها خواب بودن ساندویچامون رو خوردیم بهمراه چیپس باحاااااال آرمک. خیلی حال داد و بهمون مزه داد. ظهر ساعت دوازده رسیدیم بروجرد. رادین عسلک باز هم کلی ذوق زده بود و خوشحالی میکرد. عصر همونروز عمه سارا بهمراه همسر و پدر همسرش هم اومدن بروجرد و تا روز یکشنبه 28 تیر که بسمت اهواز حرکت کردیم. شنبه و یکشنبه به مناسبت عید فطر تعطیل رسمی بود و تونست...
13 مرداد 1394

اولین مسافرت رادین بعد از دو سال و اندی

رادین کوچولوی مامان توی تمام عمر نازش دو تا مسافرت طولانی مدت رفت و هر دوبار هم به مقصد تهران و منزل خاله مریم. یکبار 5 ماهگی و یکبار هم هفت ماهگی و هر دوبار بمدت یک هفته و از اونزمان به بعد مامان و بابا دیگه جرات نکردن مسافرتی برن تا آقا رادین گل گلاب کمی بزرگتر بشه. بعدشم که دیگه برسام توتولو به دنیا اومد و کلا مسافرت رفتن به خاطره ها پیوست. تا اینکه مامان جون و باباجون فروردین امسال به بروجرد نقل مکات کردن و چهارم تیرماه مامان و بابایی بهمراه رادین و برسام عزم سفر کردن. مامانی یک هفته مرخصی گرفت و بابا رضا هم به خاطر ماه رمضون دو هفته مرخصی گرفت و قرار بود 42 روز خونه باشه. پنجشنبه چهارم تیر ماه ساعت 5 صبح سوار ماشین شدیم و بهمراه عمه سار...
30 تير 1394
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آقا رادین می باشد