رادينرادين، تا این لحظه: 12 سال و 30 روز سن داره

آقا رادین

رادین عزیز مامان در دندانپزشکی

1395/12/24 12:38
269 بازدید
اشتراک گذاری

حدود 4 ماه و نیم پیش یعنی اوایل آبان ماه رادین رو بردیم دندونپزشکی بدلیل اینکه دندونای خوشگلش خراب شده بودن و کمی هم درد میکردن. پسرکم بار اول که رفتیم داخل اتاق دکتر میترسید و با ترس و لرز و گرفتن دست من توی دستاش و به حالت نشسته و روی صندلی و نه روی تخت دندونپزشکی اجازه داد دکتر معاینه اش کنه. هرچند یک بار هم قبلش برده بودمش پیش دکتر دیگه ای و اینبار بعد از حدود یک یا دو ماه مجددا برای اطمینان خاطر خودم آوردمش پیش یه متخصص دیگه و این سومین مطبی بود که آورده بودمش چون دکتر قبلی میگفت با بیهوشی کار میکنم و دکتر دومی هم میگفت بدون بیهوشی و هر دو راه برای ما واقعا مشکل گشا نبود. از طرفی از بیهوشی دادن برای درست کردن دندونای پسرم میترسم و از طرفی هم بدون بیهوشی رادین امکان نداشت راه بیاد و همکاری کنه. و اینبار برای بار سوم آوردمش مطب دکتر دیگه ای و دکتر هم بعد از معاینه عکس دندون نوشت و همون شب عکسش رو گرفتیم. بماند که کلی مکافات کشیدیم تا رادین رو راضی کنیم عکس تکی بگیره ولی چون نمیتونست کاغذ عکس رو تحمل کنه توی دهنش و حالت تهوع بهش دست میداد(که البته خودمم در این مورد همینطورم) مجبور شدیم بعد از تماس با دکتر و اوکی دادن به عکس کامل اینکار رو به اتمام برسونیم. فردای اونروز هم عکس رو بردیم نشون دکتر دادیم و رادین اینبار خیلی راحتتر از روز قبل اومد توی مطب نشست و اینبار روی تخت دراز کشید و دکتر بعد از معاینه مجدد گفت که شش تا از دندوناش خرابه که دوتاش نیاز به عصب کشی داره و چهار تا پر کردن. و فقط با بیهوشی عمومی اینکار رو انجام میده چون رادین سنش کمه و همکاری نمیکنه. و برای اینکار آزمایش خون لازم بود و مشاوره قبل از بیهوشی. وقتی که برگشتیم خونه و بعد از چند روز کلنجار رفتن با خودمون بالاخره نتونستیم خودمون رو راضی به اینکار کنیم و خداییش ترس از بیهوشی مانع از گرفتن این تصمیم شد. تااینکه الان بعد از گذشت چهار ماه رادین مامان چند روز دندون درد بدی گرفت و همون دندونی که رسیده بود به عصب خیلی کلافه اش کرد و از ترس دندونش حتی غذا هم نمیخورد. دوباره متوسل شدیم به دکتر و اینبار با رضایت کامل خود رادین. چوری که خودش میگفت منو ببرین دکتر بخوابونم و دندونامو درست کنه(منشظورش بیهوشیه چون من اینطوری براش توضیحش دادم که میخوابونت و بدون اینکه بفهمی دندونتو درست میکنه). 14 اسفند بود که بردیمش و رادین مامان خیلیییییییییی عالی و مودب مثل همیشه و آروم نشست تا نوبتمون شد و دکتر باز هم عکس دندون نوشت و گفت اگر آزمایش و مشاوره اش رو زود بیاری احتمالا برای قبل از عید بهتون نوبت میدم. همون شب رفتیم که ازمایش خون رو براش انجام بدیم اما دیر رسیدیم و تعطیل بودن. فردای اونروز اول رفتیم عکس دندون رو گرفتیم و پسرکم باز هم نتونست عکس تکی بگیره و باز هم عکس کامل گرفتیم و بعد هم بردیمش آزمایشگاه. خیلیییییی خیلیییییییی از بابت آزمایش خون ناراحت و دلواپس بودم دلم نمیومد ببینم که توی دست پسرکم آمپول بزنن و خونشو بگیرن و واقعا نمیدونستم که عکس العمل رادینکم چیه. وقتی نوبتمون شد نشستم روی صندلی و رادین رو توی بغلم گرفتم و پاهاشو با پاهام محکم گرفتم و دستم رو گذاشتم روی چشمش. پسرم گفتم مامان چرا چشمامو میگیری؟ الان دکتر میخواد بخوابونم دندونامو درست کنه؟ گفتم نه مامانی الان یه آزمایش میخوان بگیرن ازت. وقت یکه سرنگ رو کرد توی دستش پسرم فقط یه اخ کوچولو گفت و مدت زمانی که آمپول توی دستش بود تا خونشون رو بگیره هیچچچچی نمیگفت. بعدش هم با یه نیشتر توی لاله گوش کوچولوی پسرم دوتا خراش ایجاد کرد که اون خراشها کمی دردش آورد و پسرم اذیت شد اما ابزهم هیچی نگفت. واقعا فکر نمیکردم پسرم برای اولین بار که آزمایش خونه ازش میگیرن انقدر خوب برخورد کنه. مثل یه آقای تماااااام آروم و ساکت و خیلی راحت کارهاشو انجام داد. خداروشکر جواب ازماییش و مشاوره قبل بیهوشیش خوب بود. واسه مشاوره من سرکار بودم و رادین با باباییش رفت و انجامش داد. فردای اونروز هم جوابهارو بردیم برای دکتر و دکتر رادین رو تخت خوابوند و دندوناش رو کاملا معاینه کرد و رادین بدون هیچ ترسی و خیلی راحت دهنشو باز کرد و اجازهداد دکتر ارحت معاینه اش کنه. برسام هم به تبعیت از داداشش خیلی راحت روی تخت دراز کشید و اجازه داد دکتر معاینه اش کنه. برسام هم حدود دو ماه پیش برده بودمش و معاینه اش کرده بودن اما چون بار اول بود ترسیده و با گریه اینکار انجام شد اما اینبار چون دید رادین اینکار رو کرد و از اونجاییکه در همه زمینه ها از رادین تبعیت و تقلید میکنه براحتی روی تخت دراز کشید در حالیکه سری قبل توی بغلم اینکار رو انجام دادیم. حلاصه دکتر که دید وضعیت دندون رادین خیلی خرابه گفت حتما قبل از عید بهش نوبت میدم و برگشتیم خونه. اون چند روزی هم درد داشت با بروفن و اسپری بیحس کننده دردش رو آروم کردیم. دیروز یعنی 23 اسفند منشی دکتر تماس گرفت و برای جمعه یعنی 27ام ساعت هشت صبح بهمون نوبت داد. خیلی استرس و نگرانی دارم. دیشب تا صبح خواب دندونپزشکی میدیدم و رادین و برسام که زیر دست دکتر دارن دندوناشونو درست میکنن. انشالله زودتر جمعه هم برسه تا این فکر و خیال دست از سرم برداره. خدایا به امید تو

پ.ن: دکتر از رادین و برسام خیلی خوشش اومد و مخصوصا از تیپ ستشون که هردو پلیور قرمز پوشیده بودن و از اونجایی که دکتر پرسپولیسی تشریف دارن به منشیش گفت از این دوتا پسر خوشتیپ عکس بگیر. منشی هم بردشون توی سالن و از پسرکای نازم عکس گرفتمحبتآرام

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آقا رادین می باشد