رادينرادين، تا این لحظه: 12 سال و 25 روز سن داره

آقا رادین

آخرین روز کاری

1393/4/18 13:26
612 بازدید
اشتراک گذاری

امروز چهارشنبه 18 تیر 93 آخرین روزیه که میام سرکار و از شنبه مرخصیهام شروع میشه. البته از شنبه تا 19 مرداد رو مرخصی استحقاقی هستم و بقیه اش هم میشه مرخصی استعلاجی یا همون مرخصی زایمان . امروز احساسات مبهم و ناشناخته ای دارم. از یه طرف خیلی خوشحالم که 10 ماه میتونم پیش رادین عزیزم و کاملا در خدمتش و در کنارش باشم و تا قبل از اومدن نی نی یک ماه کامل و فقط و فقط در اختیار رادین عسلم هستم و از طرفی دیگه فکر اینکه چطور بعداز 10 ماه رادین عزیزم رو که مطمئنا توی این مدت زیاد به شدت به بودنم عادت میکنه و دیگه نمیتونه تحمل دوریمو داشته باشه بذارم و دوباره بیام سرکار و تازه اونموقع باید از دوتا بچه عزیزتر از جونم دل بکنم و ساعتها تنهاشون بذارم و احساس مبهم دیگه ای که فکرم رو سخت مشغول کرده اینه که آیا واقعا من توانایی نگهداری همزمان از دوتا بچه کوچیک رو دارم یا نه؟ اینکه زندگیم بعد از به دنیا اومدن نی نی دوم چه تغییراتی میکنه. مطمئنم جاهایی و زمانهایی حتما کم میارم  اما رضای عزیزم همیشه بهم میگه فکر خودتو با این چیزا مشغول نکن. از طرفی از اومدن نی نی جدید خوشحالم و از طرفی نگرانیهای خیلی زیادی دارم. مخصوصا بابت احساسات رادین عزیزم بعد از اومدن برادرش و وارد شدن رادین به یه دنیای جدید و به یه زندگی جدید. پسرکم که تا الان تنها نی نی توی خونمون بود از این به بعد برادری رو در کنارش داره که مطمئنا توجه بقیه رو به خودش جلب میکنه و من واقعا مستاصل و نگرانم از واکنش رادین عزیزم به این قضیه چون تا الان رادین تنها مرکز توجه اطرافیان و بخصوص خانواده پدری و مادریش بوده. میدونم که رادین مهربونم داداشش رو خیلی خیلی دوست خواهد داشت همینطور که الان مرتب شکمم رو میبوسه و نینی توی شکم مامانش رو دوست داره بعداز دیدنش صد برابر بیشتر دوستش خواهد داشت اما من یه مادرم و مادرها همیشه نگرانی جزئی از وجودشون و  شخصیتشون بوده و هست. نگرانم از بابت شبی که باید توی بیمارستان بخاطر زایمان بستری بشم و رادینم بدون من بخوابه. فکرش دیوونم میکنه. رادینی که ساعت به ساعت از خواب ناز بیدار میشه و با دستای کوچولوش توی تختخواب دنبال ردی از من میگرده تا بتونه دوباره با خیال راحت بخوابه چطور باید یه شب بدون من بخوابه. خدایاااااااااا تو رو به همین اذان ماه رمضونی که الان داره پخش میشه و بغضم رو ترکونده قسمت میدم بهترین چیزها و بهترین تقدیر رو برای من و خانواده 4 نفرم رقم بزن و کمکم کن که بتونم وظایف مادرانه ام رو به بهترین نحو به انجام برسونم و رادین عزیزم هم این مرحله مهم از زندگیش رو به بهترین شکل ممکن و با شادی تمام پشت سر بگذاره. الهی آمین

پسندها (2)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آقا رادین می باشد