رادينرادين، تا این لحظه: 12 سال و 3 روز سن داره

آقا رادین

اولین رستوران رفتن رادین

1393/6/8 15:01
465 بازدید
اشتراک گذاری

دیشب من و بابا رضا و رادین رفتیم رستوران خانه کباب. بعد از مدتها من و همسری رفتیم رستوران. رادین اولین بارش بود که میرفت رستوران. گفت مامان کجا داریم میریم؟گفتم داریم میریم شام بخوریم. گفت کجا؟اینجا؟اشاره کرد به یه خونه. گفتم نه رستوران. گفت رستوران کجاست؟!منم براش توضیح دادم. پسرم تا حالا پیتزا فروشی چندبار رفته بود اما رستوران نرفته بود. توی رستوران خیلی پسر خوبی بود. اصلا شیطنت نکرد. برسام رو گذاشته بودیم پیش مامانم. شب هم موندیم خونه مامان اینا. امروز ظهر ساعت ۱۲خاله مریم اینا اومدن اهواز. مهسا و امین هم تهران بودن و برگشتن. خاله مهسا واسه رادین یه پیراهن آورد. خاله مریم واسش لاکپشت شلمن آورد و مامان جون هم به مهسا گفته بود واسه رادین یه بیبی بورن بیاره. ایلیا هم واسش یه تفنگ آبپاش آورد. رادین با ایلیا زیاد نمیسازه. سر همه چی دعواشون میشه. بابارضا هم باید چهارشنبه بره سرکار. خیلی حالم گرفته است. احتمالا نمیتونم بعد از رفتن بابایی بیام خونه مامان اینا چون ایلیا و رادین با هم نمیسازن. ولی بدون بابایی هم خیلی موندن توی خونه برام سخته. دلم میگیره. نمیدونم چه کنم. دیشب خیلی بهمون خوش گذشت. بعد از مدتها یه تفریح کردیم و دلمون باز شد.

پسندها (1)

نظرات (3)

مامان ارمیا و ایلمان
10 شهریور 93 12:17
سلام دوستم. خدا رو شکر که خوبین. ایشالله همیشه لبتون خندون باشه. سعی کن زیاد تنها نباشی. نهایتش رادین و ایلیا با هم دعوا می کنن. تنها باشین سخته با دو تا بچه. راستی چرا عکی برسام رو نمی گذاری پس؟ دلم می خواد ببینمش.
لیلا
1 مهر 93 20:36
عزیز دلممممممممممم الهی زنده باشن هر دوشون . بعدا که همبازی میشن خیلی شیرینههههههههه . انشالله همواره شاد باشین
حامد
6 مهر 93 10:11
مامان از همه خوشگل تره
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آقا رادین می باشد