رادينرادين، تا این لحظه: 12 سال و 25 روز سن داره

آقا رادین

دوسال و ده ماهگی رادین شیرین من

1393/11/7 10:50
955 بازدید
اشتراک گذاری

امروز هفتم بهمن رادین عزیز من دو سال و ده ماهه شد. فداش بشم من الهی.

بقیه عکسها در ادامه مطلب...

رادین و تخته وایت برد جدیدش که بابایی براش خرید. البته چند روز بعد آقا رادین داغونش کرد. رفته بودیم خونه مامان جون مهین و خاله مریم اینا هم اونجا بودن. ایلیا و فاطیما تخته داشتن رادینم دلش خواست. بابا رضا هم سریع رفت و براش یکی خرید با چهارتا ماژیک. 

رادین و ایلیا و فاطمه ۳۰ آذر خونه مامان جون. مامان جون اونروز نذری داشت و خاله مریم اینا هم از تهران اومده بودن هم واسه نذری و هم شب یلدا

رادین بعد از حمام کردن

رادین با شمشیری که فاطیما بهش داده بود عزیز دلم نمیدونم از کجا یاد گرفته بود شمشیر رو بزاره توی کمرش و ژست جنگجوها رو بگیره. فداش بشم من

رادین توی کمد رختخوابی

رادین در حال تماشای کارتونهای مورد علاقه اش

شیطونک نمیخواست بزاره ازش عکس بگیرم

اما بالاخره موفق شدم ازش یه عکس خوشگل بگیرم

رادین و سانای دوست قدیمیش

رادین و ببری خوشگلش که خیلی هم دوسش داره

و این هم عکسی خوشگل از پسرای گلم. رادین در حال بازی با داداشش. فدای این خنده قشنگ و شیرینت

 

 

 

پسندها (5)

نظرات (4)

غنچه ي باز
10 بهمن 93 14:00
ماشالله، انشالله جفت پسرا هميشه سلامت باشن. خدا حفظشون كنه به وبلاگ پسر منم سر بزنيد. خوشحال ميشم با هم دوست باشيم
مهتاب
11 بهمن 93 13:53
ای جانم چقدر نازی شما خاله جون خاله جون علیرضای منم توی مسابقه عکس شرکت کرده میشه بری بهش رای بدی؟ یه دنیا ممنون اینم لینکش http://photo.ninisite.com/Showphoto.aspx?vid=2015011122090505397
مامانی رادین
13 بهمن 93 12:03
ماهگردت مبارک رادین کوچولو چه عکسای خوشمزه ای هزار ماشالا.خدا هر دوتا گل پسراتو برات نگه داره ممنون خاله جون
مامان سروره
19 بهمن 93 8:55
ایشالله صد و بیست سالگیت رادین جون. چقدر زود گذشت . اون زمان که تو دنیا اومدی محمدرضای من هنوز دو ماه دیگه باید تو شکمم میموند . اون موقع ها اسم وبلاگت بند انگشی بود . الانم توی دوستای محمدرضا بند انگشتی ثبت شدی هنوز دوستت دارم پسر خوشگل آخخخخخخخخخخی راست میگی خاله جون اسم وبلاگ من بند انگشتی بود. ممنون که به وبلاگم سر زدی.
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آقا رادین می باشد