جشن تولد رادین عسل

امسال جشن تولد رادین عسل رو نهم فروردین برگزار کردیم. به خاطر اینکه بابایی تا ششم فروردین سرکار بود و فرصت نمیشد که هفتم جشن تولد بگیریم. میخواستیم سر فرصت بهترین تولد رو براش بگیریم. روز قبلش یعنی شنبه هشتم فروردین من و بابایی و رادین و برسام رفتیم سیتی سنتر مهزیار و واسه کادوی تولد رادین به پیشنهاد خودش واسش سرسره خریدیم و یه ست بولینگ هم کنارش خریدیم. پسرکم خیلی سرسره اش رو دوست داشت و ساعتها باهاش سرگرم شد. بعد از خرید رفتیم خونه دایی میثم .واسه ناهار اونجا دعوت بودیم. غذاهای خیلی خوشمزه ای خوردیم و رادین و بچه ها هم کلی بازی کردن. خدا رو شکر رادین و ایلیا این سری زیاد با هم دعواشون نمیشه و بازی های مسالمت آمیز میکنن. از این بابت خیلی خوشحالم. بعد از برگشتن از مهمانی هم یه کم استراحت کردم و بعدش مشغول انجام دادن کارای تولد شدم. روز تولد هم از صبح مشغول کار و تزیین خونه بودیم. خونه رو خیلی خوشگل با بادکنک تزیین کردیم و منتظر ورود مهمونامون شدیم. شام تولد هم پیتزا بود و یه کیک خوشگل به شکل ماشین که خیلی هم خوشمزه بود. خلاصه به همه کلی خوش گذشت و رادین هم کلی بازی کرد و هدیه های خوبی گیرش اومد. از همه بهتر دوتا ماشین کنترلی خوشگل و باکلاس هدیه گرفت یکی از طرف بابا جون و مامان جونش و یکی هم از طرف خانواده خاله مریم. خاله مهرنوش هم بهش سکه پارسیان داد و بقیه هم زحمت کشیدن و پول دادن. عیدیهای رادین و برسام بعلاوه کادوهای تولد رادین رو توی قلک رادین براشون جمع کردم و مبلغ خیلی زیادی هم شد بعد از رفتن مهمونها تا ساعت سه و نیم شب مشغول جمع و جور کردن و مرتب کردن خونه بودم و رادین عسلک هم کنارم ورجه و وورجه میکرد و با ماشینهای خوشگلش بازی میکرد. شب خیلی خوبی بود و از همه بهتر این بود که اون شب تولد رادین عزیزم بود که همه جون و عمرم بهش وابسته است. یکی از شیرینیهای این جشن هم بودن برسام کوچولو بود که با بودنش و با اون چهره ناز و دوست داشتنیش و خنده های شیرینش جشن مارو چند برابر زیباتر کرده بود. سال قبل توی جشن تولد رادین برسام توی شکم مامانی بود و امسال صورت نازش روشن کننده جشنمون بود. گلهای ناز من رادین و برسام جلوه های روشنی بخش زندگی ما هستند و عاشقانه دوسشون داریم.