تغییرات مثبت رادین در این روزها
رادین عزیزم از روز اول مهر دیگه شبها هم پوشکش رو خیس نمیکنه اگر هم خیس کنه فقط یک بار. الان دو ماهی هست که رادین رو از پوشک گرفتم و فقط چون شبها نمیتونست خودشو کنترل کنه پوشکش میکردم اما از روز اول مهر صبح که بیدار شد دیدم پوشکش خشکه و من و بابا رضا خیلی خوشحال شدیم. از روز دوم مهر هم تونستم شیشه شیرش رو ترک بدم. از موقعی که رادین رو از شیر خودم گرفتم واسه اینکه شیر پاستوریزه بخوره توی شیشه بهش شیر میدادم و خیلی به شیر خوردن توی شیشه عادت کرده بود. تا اینکه دوم مهر رفتم براش یه لیوان نی دار خریدم و الان دیگه توی لیوانش شیر میخوره. دو روز هم هست که پسرک عسلم دوباره سرما خورده و داره دارو مصرف میکنه. الان هم چون بابارضا رفته سرکار ما خونه مامان جون مهین هستیم. امروز صبح ساعت ۶ونیم پسرم بیدار شد و کلی بهانه بابا رضاشو گرفت و گریه کرد. خیلی دلم سوخت براش. تحمل گریه و ناراحتی و دلتنگی پسرمو ندارم. هنوز هم بعضی اوقات رادین دلش هوای خونه قبلیمونو میکنه. چند شب پیش داشت توی گوشی من ترانه کودکانه گوش میداد که یهو یاد خونه قبلی رو کرد و گفت مامان بریم خونه خودمون. خیلی دلم میگیره وقتی رادین بهانه خونه قبلیمون رو میگیره. پسرم چون روزهای زیادی رو اونجا بود و اونجا بزرگ شد دلش هنوز اونجاست.