عشق زندگی ما
رادین عزیزم عشقم گلم تو هر روز داری زیباتر و شیرینتر از قبل میشی و من از داشتن گل زیبایی چون تو خیلی خوشحالم. پسر عزیزم یکی از کارهایی که دو روزه یاد گرفتی و خاله مهسا بهت یاد داده اینه که دست خوشگل کوچولوتو به طرف ما میگیری و مشتت رو باز و بسته میکنی که یعنی بیا بعد خودت هم به کف دستت خیره میشی و لبخند میزنی و وقتی من کف دستت رو میبوسم میخندی. الهی من قربون اون خنده های خوشگلت بشم عزیزم. عشقم امروز با خاله مهسا بردیمت مرکز بهداشت. چون واسه 7 ماهگیت تهران بودیم و نتونسته بودم ببرمت امروز بردمت. قد و وزنت و دور سرت رو اندازه گرفتن و گفتن که همه چیزت خوبه و روی نموداره. خدا رو شکر عزیز دلم. بابا رضا هم کیشه و اشالله 2 شنبه آینده میاد پیشمون. دلش حسابی برات تنگ شده و برای دیدنت خیلی بی تابه. عزیزم دیشب برای اولین بار ساعت 9 شب خوابیدیخیلی برای هممون عجیب و باور نکردنی بود چون معمولا 11 به بعد میخوابی. پسر گلم خیلی به من وابسته ای و وقتی سرکارم خیلی بهانه منو میگیری و وقتی هم که میام خونه حتی یک ثانیه هم تحمل نمیکنی که لباسامو دربیارم و دستامو بشورم میخوای زود بیای بغلم و شیر بخوری. 4-3 روزی هم هست که شیشه رو نمیگیری و مامان جون وقتی من سرکارم باید با غذا سیرت کنه تا من برگردم. الهی بمیرم که دوری من انقدر برات سخته عزیزم کاش میتونستم همیشه و هرلحظه کنارت باشم اما چه کنم که باید برم سرکار و ساعتها ازت دور باشم. منو ببخش عزیزدلم زندگی من.