رادينرادين، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 13 روز سن داره

آقا رادین

اندر احوالات ما

1392/2/9 13:35
518 بازدید
اشتراک گذاری

امروز خييييييييييلي دلم گرفتهناراحت بابا رضا امروز رفت كيش و من و رادين عسلي خيلي ناراحتيم. بابايي روز 14 فروردين از كيش برگشت و تا امروز خونه بود اما امروز رفت و مامان مهرناز حسابي دپرسهگریه حالا كي با آقا رادين ما دالي بازي كنه و كشتي بگيرهافسوسميدونم كه پسرمم كمبود باباييش رو خيلي حس ميكنه الهي بميرم واسه پسرم و بابا رضا كه دوري همديگه اذيتشون ميكنه خدايااااااااااااا كمك كن كار بابا رضا بياد اهواز.

راستي يه خبر خوب هم دارم و اون هم اينه كه رادين عسلي ما الان دو روزه كه ميتونه دو سه قدم به تنهايي راه بره هوراااااااااااااااالبخندتشویق روز هفتم ارديبهشت يعني روزي كه دقيقا سيزده ماهه شد دو تا قدم اولش رو برداشت و ديروز هم سه تا قدم برداشت و ما هم كلي ذوق كرديم قربون پسرم برم من الهي.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامانیه سپهر
11 اردیبهشت 92 13:12
زن بودن کار مشکلی است؛
مجبوری مانند یک بانو رفتار کنی،
همانند یک مرد کار کنی،
شبیه یک دختر جوان به نظر برسی،
و مثل یک خانم مسن تفکر کنی.
ای بزرگ هنرمند زمان، خسته نباشی و روزت مبارک گلم.
**********************************
مادر ای ستاره پرفروغ آسمان بی افق عشق! بتاب که بی تو قصه عشق ناتمام می ماند و عاشقان سرگردان. بتاب تا از تابش نورت، جاده های آسمانی عشق فتح گردد و خانه معشوق پیدا.
بتاب که بی تابشت، شب های شوم غربت و تنهایی، آدمیان را در هاله ای از تاریکی و ظلمات به اسارت می کشد.


روز شما هم مبارک عزیزم
زهرا
12 اردیبهشت 92 10:36
مهرنازجون روزت مبارک
مامان نفس
12 اردیبهشت 92 17:52
سلام مامان رادین
خدا پسر خوشگلتو برات حفظ کنه
نی نی من توی راهه
الان هفته ۲۶ بارداریم و خیلی نگران که نی نی سالم باشه
منم مثل شما کارمندم و از حالا ناراحتم که بعدها چطور باید پاره تنم رو بزارمو و برگردم سرکار
برام دعا کن پرنسس خوشگلم سالم به دنیا بیاد

سلاااااام مرسي عزيزم. انشالله كه ني ني شما هم صحيح و سالم مياد توي بغلتون. عزيزم من هنوزم بعد از اين همه مدت كه برگشتم سركار هر روز كه ميخوام رادينمو بذارم وبيام سركار ناراحتم و بغض دارم. ولي چه ميشه كرد مجبوريم ديگه. شما هم از الان فكر خودتو درگير اين مساله نكن تا 9 ماه كنارشي
مامان امیررضا
22 اردیبهشت 92 17:57
سلام عزیزم راه افتادن رادین جونی مبارک
میدونم کلی ذوق داره وقتی داری تک تک قدمهاشو نگاه کنی با تمام وجودت احساس خوشحالی میکنی

مرسي عزيزم اره خيلي لذت داره هيچ لذتي بالاتر از ديدن تك تك لحظات رشد و بزرگ شدن و شيرينكاريهاي بچه آدم نيست.
مامان دینا و امیر و خواهر کوچیکه
29 اردیبهشت 92 22:03
امیدوارم این بار هم بابا رضایی به سلامت بگره ..........شاد باشید همیشه!

مرسي شيوا جونم
زهرا
14 خرداد 92 21:12
فکرمیکنم یکی ازکسایی که آماروبلاگتوبالامیبره من باشم بس که بازکردم وهییییییچ پست جدیدی نبود
کجاییی دلمون تنگ شده

هههههههه مرسي كه آمار وبلاگمو بالا ميبري عسيسمممممم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آقا رادین می باشد