هفدهمين هفته از زندگي پسر طلا در شكم ماماني
پسر نازم 16 هفته قبل رو بدون دونستن اينكه ني ني نازمون يه پسر طلاي مامانيه با هم سپري كرديم و امروز اولين روز از شروع هفته ايه كه ديگه ميدونيم ني ني نفس مامان و بابا يه پسر خوشگل جيگر طلاست. عزيزم من و بابايي خيلي خوشحاليم كه ديگه ميتونيم ني ني قشنگمون رو به جاي لفظ ني ني با لفظ زيباي پسرم صدا كنيم. پسر نازم، من و بابايي اين روزا حسابي فكرمون درگير پيدا كردن يه اسم زيبا براي تك پسر نازمونه كه برازنده وجود نازنينش باشه. همه در مورد اسمت از ما مي پرسن اما ما هنوز نتونستيم اسمي رو كه لايق پسر گلمون باشه پيدا كنيم. عسلم خيالت راحت باشه كه من و بابايي سر انتخاب اسم تو خيلي سختگيريم و هر اسمي رو براي تو پسر نازمون انتخاب نميكنيم. مطمئن باش اسمي رو، روي تو ميذاريم كه خودت هم وقتي بزرگ شدي و با معاني و زيبايي اسمها آشنا شدي به اسم خودت افتخار كني و هميشه دوستش داشته باشي.
و اما تغييرات پسر گل من در هفته هفدهم:
پسر گل من ميتونه مفصلهاي خودش رو تكون بده و اسكلت بدن نازش كه تا الان به صورت غضروف نرم بود كم كم به استخوان تبديل ميشه حس شنواييش در حال رشد و تكامله و بند نافش هم هر روز ضخيم تر و محكمتر ميشه. وزنش حدودا 165 گرم و قدش هم تقريبا 13 سانته
پسرم من و بابا رضا خيلي دوستت داريم و عاشقانه منتظر ديدنت هستيم