رادينرادين، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 13 روز سن داره

آقا رادین

تیرویید مامان و نگرانی مامان مهرناز و بابا رضا

1390/8/23 23:59
753 بازدید
اشتراک گذاری

سه شنبه گذشته 17 آبان یعنی همون روزی که فهمیدیم نی نی گلمون یه پسر نازه, بعد از ظهر نوبت ویزیت ماهیانه داشتم. مامان جون زنگ زد مطب و برام نوبت گرفت نوبتم ساعت 7 عصر بود. بهمراه بابا رضا رفتیم مطب خانم دکتر و اول برگه سونو رو نشونش دادم تا خانم دکتر اعدادی رو که توش نوشته شده بود برام توضیح بده. گل پسرم در 16 هفته و 3 روز مشخصات جسمی اش از این قرار بود. اولین عدد دور سر گل پسرم بود که 3.5 سانتیمتر بود. بعد از اون هم دور ران 2.1, دور شکم خوشگلش 11.1 سانتی متر, تعداد ضربان قلب مهربونش 132 عدد در دقیقه و وزن گل پسرم که 165 گرم بود و خانم دکتر گفت همه چیزش نرماله. وای پسر نازم نمیدونی از شنیدن این اعداد و ارقام که مربوط به بدن و  اندام ناز تو بود چه حس شیرینی بهم دست میداد و چقدر لذت می بردمniniweblog.com. بعد هم آزمایش تیروییدم رو که البته مربوط به سه ماه قبل بود و خانم دکتر محترم بهش دقت نکرده بود و خودم یه دفعه یادم افتاده بود که خانم دکتر تا حالا در مورد تیرویید چیزی نپرسیده و نگفته, نشونش دادم و اونم گفت تیروییدت بالاستniniweblog.comباید دوباره آزمایش بدی شاید اشتباه شده باشه. حسابی حالم گرفته شد چون توی اینترنت خونده بودم که مشکل تیرویید در بارداری برای جنین ضرر داره و منم حسابی ترسیدمniniweblog.com اصلا باورم نمیشد که من تیرویید داشته باشم چون تا الان احساسی مبنی بر بالا بودن تیرویید, در بدنم نداشتم. مطمئن بودم آزمایشگاه اشتباه کرده.بعد از بیرون اومدن از مطب به بابا رضا هم این موضوع رو گفتم و اونم حسابی از دست خانم دکتر عصبانی شدniniweblog.comکه چرا تا الان به همچین موضوع مهمی بی توجهی کرده بوده و تیروییدم رو چک نکرده بوده. وقتی رسیدم خونه به مامان جون زنگ زدم و ازش در این مورد پرسیدم مامان جون گفت تو که علائم تیرویید بالا رو نداری کسی که مشکل تیرویید داشته باشه بی حال و کسله, خواب آلوده, عصبیه تو که اینطوری نیستی پس نگران نباش چیزی نیست احتمالا اشتباه شده. بابا رضا خیلی بیشتر از من نگران و ناراحت بود اما بعد از شنیدن این حرفها و فهمیدن این موضوع که من علائم تیرویید رو ندارم کمی آرومتر شد. عزیزم سلامتی تو برای من و بابای رضا از همه چیز مهمتره. دوستت داریم پسر مهربون مامان و باباقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

بابا رضا
24 آبان 90 0:31
معلومه که روی پسر نفسم حساسم خوب میریم پیش این خانوم دکتر که همین چیزارو بگه دیگه.ظاهرا همه دکتر ماماها اینجور بیخیالن چاره ای نیست خودم مواظبتم قند عسل نفس بابایی

مرسی بابا رضا جونم میدونم که تو مواظبمی حسابی
مامان ارميا
28 آبان 90 12:14
ايشالله كه چيزي نيست. نگران نباشين.

مرسي عزيزم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آقا رادین می باشد