رادينرادين، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 3 روز سن داره

آقا رادین

دیروز من و رادین عسل

1391/3/9 15:14
1,245 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز رادین جون رو گذاشتم پیش مامان جونش و به همراه خاله مهسای رادین رفتیم مطب خانم دکتر شهبازی تا خودم رو یه چکاپ کنم چون بعد از سزارینم فرصت نکرده بودم که اینکار رو انجام بدم. قبلش هم رفتم قنادی و دو تا جعبه شکلات خیلی شیک برای خانم دکتر و  منشیش خریدم و یه پارچه آبی رنگ خیلی خوشگل هم به عنوان هدیه بهمراه شکلات برای خانم دکتر مهربون و خوشگل و خوش اخلاقم بردم. از اونجا که با پارتی بازی آدم همیشه کارش زود راه میفته منم خیلی زود رفتم داخل و خانم دکتر مثل همیشه با رویی باز و چهره ای خندون باهام برخورد کرد و حال پسرم رو پرسید و اینکه اسمش رو چی گذاشتم. بعدم معاینم کرد. وقتی هدیه و شیرینیش رو بهش دادم کلی اظهار شرمندگی کرد و با خواهش و تمنای من اونا رو پذیرفت. میگفت من که نتونستم خودم تو رو سزارین کنم هدیه واسه چی برام آوردی؟ اما من بهش گفتم شما بیشتر از اینا گردن من حق دارین و این هدیه و شیرینی در مقابل زحمات و لطف شما ارزشی نداره. واقعا خانم دکتر شهبازی رو خیلی دوست دارم و براش ارزش خیلی زیادی قائلم و از اینکه موقع زایمانم به علت فوت ناگهانی پدرش نتونسته بود خودش سزارینم کنه خیلی ناراحت بودم. البته خانم دکتر فرحناد  هم که به جای ایشون سزارینم کرد به اندازه خانم دکتر شهبازی خوش برخورد و مهربون بود و من ازش خیلی راضی بودم. بعد از تمام شدن کارم توی مطب، رفتیم بازار تا برای رادین عسلم که الان دیگه بزرگتر شده و لباسای سیسمونیش براش کوچیک شدن لباس بخریم. چند دست لباس خوشگل و متنوع برای پسرکم خریدم و بعدم توی بازار تاب خوردیم و خریدهای دیگه رو انجام دادیم. وقتی برگشتم خونه رادین بیدار بود و توی بغل مامان جونش داشت شیر میخورد مامان جون گفت از وقتی که رفتی بیداره و نخوابیده. بغلش کردم و یه کمی شیرش دادم و پسرم توی بغلم مثل یه فرشته خوابش برد. پسرم در نبود من بخاطر دوری از آغوشم خوابش نمیبرده. دلم نمی اومد که بذارمش سر جاش تا بخوابه واسه همین چند دقیقه ای توی بغلم نگهش داشتم تا با بوی من آرامش پیدا کنه. پسرم خیلی دوستت دارم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان يگانه
10 خرداد 91 5:47
سلام
خدا ني ني خوشگلتونو براتون ببخشه

ممنون عزیزم
مامان جون نی نی
10 خرداد 91 10:39
عزیزم خدا نگهش داره و ان شاا... همیشه سلامت باشه .

ممنون عزیزم
ساحل
12 خرداد 91 20:27
ان شاالله همیشه صحیح و سالم باشین و سایتون بالای سر رادین جیگر طلا

ممنون مریم عزیزم

مامان ارمیا
13 خرداد 91 10:54
سلام عزیزم. خوبی؟ رادین جونم چطوره ؟ چرا عکس هاش رو نمی گذاری؟ دلم براش تنگ شده. می خوام ببینم تغییراتش رو خوب.

مرسی دوست خوبم رادین خوبه. عکساشو گذاشتیم میتونی ببینی عزیزم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آقا رادین می باشد