رادينرادين، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 13 روز سن داره

آقا رادین

ديدن پسر عسلي در خواب

1390/10/28 14:05
1,070 بازدید
اشتراک گذاری

رادين قشنگم سلام. صبح بخير عزيز دلم. ماماني هر روز كه ميگذره عشق و علاقه اش به تو بيشتر و بيشتر ميشه و از اينكه يه گل خوشگل داره درونش پرورش پيدا ميكنه و رشد ميكنهniniweblog.comاحساس غرور ميكنهعینکعزيزم ديشب ماماني يه خواب خوشگل ديد. توي خواب تو گلم به دنيا اومده اومدي و خيلي كوچولو موچولو و ناز بوديniniweblog.com چشماي خوشگلت به رنگ آسمون بودن و صورت ماهت هم خيلي ناز و قشنگ بودniniweblog.com من و بابايي و بابا جون اسماعيل پيشت بوديم و باباجون داشت تو رو حمامت ميكردniniweblog.com و تو هم حسابي خودتو جمع كرده بودي. آخي ماماني فكر كنم سردت شده بود عسلمniniweblog.comبابا جون اسماعیل با چنان ظرافت و مهربوني داشت بدن ظريف و كوچولوتو مي شست كه انگار داره به نازكترين چيني بلور دست ميكشه و مي ترسه كه بشكنه لبخندبعد كه شستنت تمام شد من تو رو از دست باباجون گرفتم و داشتم با حوله خشكت ميكردمniniweblog.comكه يهو مامان جون عصمت اومد و ميخواست كه نازت كنه و اونموقع بود كه از خواب پريدم و با ياد خواب قشنگي كه در مورد تو ديده بودم ذوق كردم و بعدم دوباره خوابيدم. صبحم كه بيدار شدم خوابم رو براي بابايي تعريف كردم و اونم كلي واسه پسر نازش ذوق كرد. 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

بابا رضا
28 دی 90 9:07
الهی خانومم خیلی خوشحالم اولا که پدرم اینقدر بچمو دوست داره و دوما اینکه چون توهم این مسئله رو میدونی یه همچین خواب قشنگی دیدی

عزيزم همه بچه ما رو دوست دارن مگه ميشه كسي رادين ما رو دوست نداشته باشه
ساحل
28 دی 90 9:23
سلام عزیزم ان شالله به زودی رادین عزیز رو توی بغلت میگیری و در کنار هم به خوبی و خوشی زندگی میکنین

مرسي عزيزم
خاله مهسا
28 دی 90 10:16
آجی این خواب بود یا سریال بود!!!؟؟؟

ههههههههههههه
مامان ارميا
28 دی 90 10:44
واي چه قشنگ. من هم واقعا خواب ارميا رو ديده بودم. وقتهايي كه نگرانش ميشدم خوابش رو مي ديدم. دقيقا همون شكلي بود كه توي خوابم اومده بود. با خمون چشمها.

آخي چه ناز

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آقا رادین می باشد