پسری سر و ته می شود!!!!!!!!!!
رادین مامان سلام. صبح بخیر. مامان مهرناز به همراه بابایی چهارشنبه عصری رفتن برای سونوگرافی و ملاقات مجدد با پسر نازشون. این سونو رو خانم دکتر شهبازی فقط برای چکاپ تجویز کرده بود و من خیلی خوشحال بودم که میتونستم بعد از چند وقت دوباره پسر خوشگلم رو ببینمخوشبختانه افراد زیادی جلوی من نبودن و خیلی زود نوبتم شد. سه شنبه عصر منو بابایی رفتیم بازار و پرده اتاقت رو سفارش دادیم. یه پرده خیلی خوشگل با دو تا طرح زیبا و جدید که بابا رضا مدتها با جستجو در اینترنت تونسته بود اون طرحها رو با دقت و وسواس خاصی پیدا کنه و بعد از مشورت با من طرح مورد دلخواهمون رو انتخاب کردیم و رفتیم بازار و پرده رو سفارش دادیم. چهارشنبه صبح بابایی با من تماس گرفت و گفت که یه طرح دیگه هم پیدا کرده که به نظرش قشنگتر از طرح قبلیه و چون من سرکار بودم اون طرح رو برام ایمیل کرد و به نظر منم قشنگتر بود به همین خاطر چهارشنبه عصر که رفتیم برای سونو وقتی من توی نوبت نشسته بودم بابایی رفت و طرح جدید رو به اون مغازه دکوراسیون داد و گفت که یکی از طرحهامون رو میخوایم عوض کنیم. عزیزم مطمئنم پرده اتاقت خیلی قشنگ و تک میشه. خوب برگردیم سر قضیه سونو... خلاصه بعد از اینکه 5-4 نفری رفتن داخل و اومدن بیرون نوبت دیدار من و پسرم رسید. دکتر قنواتی خیلی دکتر خوش برخورد و مهربونی بودو این بار دوم بود که من برای سونو پیش ایشون می رفتم. بهش گفتم دکتر من دو روز پیش سرفه های خیلی شدیدی کردم و از دیروز احساس میکنم بچه ام اومده پایینتر و زیر دلم ضربه میزنه الان یه کمی نگران شدمدکترم با رویی خندان گفت خوب شاید داری میزایی ولی وقتی که پسری توی صفحه مانیتور دکتر رویت شد و دکتر موقعیت جغرافیاییش رو چک کرد گفت که همه چیز خوبه و نگرانیت بی مورده. دور سر پسرم 71 میلی متر و اندازه استخوان ران کوچولوش هم 51 میلی متر بود و همه مشخصه های دیگه هم که توی برگه سونو نوشته شده بود نرمال و عالی بودن و از همه مهمتر اینکه پسر کوچولوی شیطون مامان توی هفته 27 کاملا سر و ته شده بود من و بابایی هم این موضوع رو قبل از اینکه بریم سونو از وول خوردنهای پسری در طی هفته گذشته احساس کرده بودیم. حالا دیگه میدونم که وقتی پسرم داره به معده مامانش ضربه های جانانه میزنه اینکارو داره با پاهای کوچولو و خوشگلش انجام میده. ای جانمممممممممممممم. بعد از سونو خیالم راحت راحت شده بود که پسرم سالمه و هزار بار خدا رو شکر کردم. بعد از اون هم رفتم مطب دکتر خودم و جواب سونو رو نشونش دادم و اونم جواب سونو رو تایید کرد و به دلیل منفی بودن گروه خونیم برام آمپول روگام نوشت که آخر هفته 28 باید تزریق کنم و بعد از اون هم من و بابارضا با دلی فرخنده و خجسته راهی منزل شدیم.