رادينرادين، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 22 روز سن داره

آقا رادین

يادي از دا

1390/8/8 8:34
560 بازدید
اشتراک گذاری

تقديم به روح مهربان مادربزرگ عزيزم به بهانه سالگرد كوچ ابديش (نوشته شده توسط بابا رضا):

يكسال گذشت بي تو. بي تويي كه فروغ روي مهربانت روشني بخش خانه اي بود كه تمام خاطرات كودكي ام را در آن جا گذاشته ام. تويي كه نگاه مهربان و لب خندانت اميد زندگيم بود. تويي كه براي ديدنت و شنيدن صداي خسته از دردت هر لحظه بي تاب تر از قبل ميشدم. تويي كه تمام كودكي ام را در آغوش گرم و مادرانه ات سپري كردم و چه خوب جايگاهي بود براي مني كه محبتت را از عمق وجودم احساس ميكردم. تشوبشهايت، دل نگرانيهاي گاه و بيگاهت، ترسهاي نهفته در وجودت، همه را دوست داشتم و با طيب خاطر همه را به جان ميخريدم تا مبادا دوري و نديدن حتي يك لحظه ما، نگرانت كند و تو را آشفته سازد. مهربانترينم، ميدانم از بين تمام فرزند زاده هاي ريز و درشتت مرا جور ديگري دوست داشتي و به من جور ديگري عشق ميورزيدي و ميدانم خودت هم خوب ميدانستي كه من هم جور ديگري به تو عشق ميورزم و به نگاهت، لبخندت، عشقت و حتي نگراني ات با ديده احترام و عشق مينگريستم. داي مهربانم كاش بودي تا نظاره ميكردي نوه دلبندت سربازيش را با افتخار به پايان رساند، همان دوران پر مشقتي كه سخت نگران به اتمام رساندش بودي و  نبودي تا پايانش را ببيني. كاش بودي تا كودكم را كه 5 ماه ديگر به دنيا قدم ميگذارد ببيني و لذت ببري از اينكه فرزند رضا را ديده اي كه ميدانم هميشه در آرزوي ديدنش بودي و خودت ميدانستي كه نخواهي ديدش. كاش بودي تا پيشرفتهاي زندگيم را ميديدي و خوشحال ميشدي مثل هميشه كه با ديدن كوچكترين خوشحالي من تو هم خوشحال ترين ميشدي. كاش بودي تا ...

 دا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

خاله مهسا
8 آبان 90 9:48
بابا رضای گل غم از دست دادان دای مهربون رو بهت تسلیت میگمخیلی قشنگ بود

مرسي خاله مهسا جون
مامان ارميا
8 آبان 90 12:53
خدا بيامرزه. عكس قشنگيه. ايشالله جايگاه ابديشون پر از نور وزيبايي باشه.

مرسي مامان ارميا
آسمون ی ها
8 آبان 90 19:55
آخه دلم برای مادر بزرگم تنگ شد. اونم پیش خداست. خدا همه پدر بزرگا و مادربزرگا رو رحمت کنه ایشالله.
shima
8 آبان 90 23:04
خدا رحمتشون کنه بابا رضا
ساناز
9 آبان 90 9:25
روحشون شاد
مامان مری
9 آبان 90 9:34
خدا بیامرزدش و بهشت جایگاهش باشه

مرسي مامان مري
مامانه میکاییل
13 آبان 90 20:10
چه عکسه قشنگی در عین سادگی بیانگر مهربونی شونه و چه نگاهه عمیقی خدا رحمتشون کنه
عمه سارا
16 آبان 90 1:29
داداشی اصلا غصه نخور ما دا رو نمی بینیم ولی اون مارو میبینه مطمئن باش نینی رو هم وقتی به دنیا بیاد می بینه.

دایی امین
19 آبان 90 17:40
قشنگ بود...

اشکمو در اوردی!

akhey dadashi mehraboon
خاله نفس
12 فروردین 91 11:26
چقد تاثیرگذار نوشتین
چقد در بیان احساستون قوی عمل کردین
چقدر اشک از چشام سرازیر شد
چقدر این عکس ناب هستش بدور از هر الایشی
خدا رحمتشون کنه

مرسی از نظر لطفتون منم دوباره مطلب رو خوندم و داغ از دست دادن مادر بزرگم تازه شد کاش بود
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آقا رادین می باشد