بازگشت پيروزمندانه ني ني از سفر
سلام به ني ني خوشگل خودم . امروز مامان مهرناز و ني ني بعد از يه استراحت 12 روزه به سركار برگشتن. همينجا از ني ني جون خوب خودم يه تشكر جانانه ميكنم كه توي مسافرت بسيار طولاني ماماني باهاش همكاري كرد و نذاشت مامان اذيت بشه. بوس واسه تو ني ني ماه خوشگلمن و ني ني به همراه بابا رضا جون مهربون و خانواده بابا رضا روز جمعه 25 شهريور صبح زود حركت كرديم به سمت تهران. توي راه هم بخاطر اينكه ني ني اذيت نشه خيلي مي ايستاديم و استراحت ميكرديم. شب ساعت 8 رسيديم تهران و رفتيم خونه خاله مريم. فاطيماي خاله كلي خوشحال بود و ذوق ميكرد كه خاله مهرنازش اومده پيشش.ايليا جون هم كلي بزرگتر شده بود و حسابي خوردني شده بود. فاطيماي خاله هم امسال به پيش دبستاني رفته و لباساي مدرسشو واسه خالش پوشيد و خاله مهرنازم ازش كلي عكس گرفت و قربون صدقش رفت. دو روز خونه خاله مريم بوديم و روز سوم رفتيم سمت شمال كشور و شهرهاي مختلف رو حسابي گشتيم و خوش گذرونديم. روز پنجشنبه 31 شهريور هم برگشتيم تهران و روز شنبه هم حركت كرديم به سمت اهواز. امروز هم ماماني اومده سركار. اينم از خاطره اولين مسافرت سه تايي من و بابا رضا و ني ني جون. توي مسافرت خيلي براي سلامتي ني ني نگران بودم و همش دعا ميكردم بتونم ني ني عزيزمو سالم برگردونم به خونه. خداروشكر كه مسافرت به خوبي و خوشي تمام شد و من و ني ني سالم و سرحال برگشتيم خونه خودمون. امروز هم براي چك آپ ميرم پيش دكترم تا خيالم از بابت سلامتي ني ني راحت بشه.