رادينرادين، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 6 روز سن داره

آقا رادین

این چند روز

1390/11/21 14:55
1,365 بازدید
اشتراک گذاری

روز چهارشنبه 19 بهمن رادین کوچولوی مامان برای اولین بار به عروسی رفتbride and groom animated gifپسر قند عسل مامان در طی مراسم عروسی کلا به صورت یه گلوله توپ دراومده بودنیشخند و خودش رو یه گوشه جمع کرده بود. آخییییییییییییی نازی پسر گلم. پسرکم چون همیشه توی آرامش و سکوته اون شب از سر و صدا و موزیک و جیغ و کل و سوت ترسیده بود و غریبی میکرد. فقط موقع سرو شام بود که پسر طلا خودش رو از حالت گلوله خارج کرد و به مامان اجازه نفس کشیدن دادلبخند بعد از اینکه هم برگشتیم خونه پسری از حالت غریبی در اومد و دوباره پسمل خوبی شد و خودشو شل و ول کردنیشخند وقتی از عروسی برگشتیم بابا رضا با یه صحنه خیلی قشنگ مامان مهرناز رو سورپرایز کرد. وقتی که مامانی رو با چشمای بسته برد توی اتاق رادین کوچولو و گفت چشماتو باز کن مامانی با صحنه خیلی زیبایی مواجه شد!!!! پرده اتاق رادین جونم حاضر و آماده و نصب شده جلوی چشمام بود و منم کلی هیجان انگیزناک شدمبابا رضای مهربون دست گلت درد نکنه که زحمت تحویل گرفتن پرده و نصب اون رو کشیدیماچ بعد از سه هفته انتظار برای دیدن پرده، بالاخره انتظارمون به سر رسید و چشممون به جمال پرده زیبای اتاق پسری روشن شد. پسر مهربونم پرده اتاقت مبارک عزیز دلم.

دیروز هم که روز پنجشنبه بود، بعد از ظهر دوباره آقا رادین رو بردیم به یه جشن دیگه. البته این جشن، جشن عقد بود و به شلوغی جشن قبلی نبود، اما باز هم امان از غریبی!!!!!!!! پسری ما اولش زیاد غریبی نمیکرد و مثل یه پسر خوب و مهربون توی دل مامانی جا خوش کرده بود. تازه اونجا همه هوای مامان مهرناز رو داشتن که مبادا خودش و نی نی کوچولوی توی شکمش اذیت بشن. اما کم کم که از زمان جشن می گذشت و سر و صدا و بزن و بکوب بیشتر میشد این پسر نازدار ما هم بیشتر خودشو مچاله میکرد. بابا رضا هم که دیگه دلش حسابی برای رادین جوجو سوخته بود ما رو سوار ماشین کرد و برگشتیم خونه و آقا رادین هم به محض رسیدن به خونه آروم خودشون، از جای دنج خودش بیرون اومد و به قسمتهای دیگه هم سری زد و شکم مامان رو از سفتی و ترکیدگی نجات دادقهقهه پسرم ببخشید که این دو روز مامانی شما رو برد توی سر و صدا و اذیت شدی اما خوب عزیز دلم باید از همین حالا به شلوغی و سر و صدا و عروسی رفتن عادت کنی دیگهلبخند این بود سرگذشت آقا رادین در این چند روز گذشته

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آقا رادین می باشد