ملاقات با دكتر
ملاقات با دكتر ني ني بند انگشتي سلام.ديروز يعني 24 مرداد واسه ساعت 6 مامان جون از خانم دكتر مريم شهبازي متخصص زنان و زايمان برام نوبت گرفته بود كه واسه اولين چكاپ برم پيشش. قبل از اومدن شما هم من دو بار رفته بودم پيشش و برام يه سري آزمايشات قبل بارداري نوشته بود كه همه رو انجام داده بودم. ديروزم رفتم كه آزمايشات بعد بارداري رو واسم بنويسه. ساعت 6 توي مطب بودم بابا رضا هم بيرون منتظرم بود (چون توي مطب ورود آقايان ممنوع بود
) يه چهل دقيقه اي منتظر موندم تا خانم دكتر تشريف آوردن. نفر دوم بودم كه رفتم داخل.خانم دكتر از اونجايي كه با ماماني بنده دوست هستن اينجانب رو خيلي تحويل ميگيرن 
(چقدر خوبه كه آدم همه جا آشنا داشته باشه مخصوصا توي بيمارستانها و مطب ها)
خانم دكتر برام چندتا آزمايش نوشت كه بايد انجام بدم واز اين لحاظ راحتم چون مامان جون زحمتش رو ميكشه و يه سونو كه البته براي 13 شهريوره و سوالاتي هم كه داشتم پرسيدم و ايشون هم در كمال متانت جواب دادن.بعدم با بابا رضا رفتيم واسه ايليا پسر بخاطر كادوي متولد شدنش يه زنجير و پلاك طلا خريديم خيلي قشنگه و بعدشم بابا رضا واسم كلي آجيل تقويتي خريد كه بخورم و ني ني يكي يه دونشو تقويت كنم تازه بابا رضا اين روزا حسابي شير به خوردم ميده چون من بايد شير رو به زور بخورم. آخه بابا ني ني شو خيلي دوست داره و ميخواد ني نيش سالم باشه واسه همين به مامان حسابي ميرسه البته بابا رضا هميشه مامان مهرنازو لوس ميكرد و بهش ميرسيد چه برسه به حالا كه مامان مهرناز در وجودش يه گل رو هم داره پرورش ميده.gif)
