رادينرادين، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 6 روز سن داره

آقا رادین

مريض شدن دوباره مامان

1390/10/11 12:09
744 بازدید
اشتراک گذاری

عزيز دل ماماني سلام. مامان قربون اون دست و پاهاي كوچولوت بره كه وقتي چند ساعت تكونشون نميدي من و بابايي ميخوايم از دلتنگي و نگراني بميريماسترسعزيزم ماماني از ديروز صبح دوباره سرما خورده و گلوش بدجوري درد ميكنهناراحت ديروز عصر رفتم خونه مامان جون تا شايد مامانم بتونه خوبم كنه آخه هميشه دواي دردامون پيش ماماني گلمه. مامان جون برام شربت ختمي و شلغم درست كرد و خوردم، اما زير بار خوردن قرص آموكسي سيلين نرفتم آخه ميدوني كه ماماني چقدر به سلامتي تو اهميت ميده و بخاطر همين از خوردن هر گونه قرصي امتناع ميكنه. با اينكه مامان جون براي راحتي خيال من به دكتر هم زنگ زد و ازش در مورد قرص پرسيد اما بازم دوست ندارم قرص بخورم ميخوام تا جايي كه ميشه به صورت طبيعي خوب بشم هرچند گلو درد اذيتم ميكنه اما بخاطر سلامتي ني ني مهربونم تحملش ميكنم. از ديشب تا حالا هم دارم همش آب نمك قرقره ميكنم تا شايد زودتر خوب بشم. عزيزم براي ماماني دعا كن كه زودتر خوب بشه. راستي الان يكي از آبدارچي هاي شركت برام شيريني آورد و گفت پسر دار شدم منم يهو ذوق زده شدم و خواستم بگم منم يه پسر توي راه دارمقلب كه يه دفعه يادم افتاد كه تا حالا به مرداي شركت در مورد بارداريم چيزي نگفتم و نميخوامم بگم. هرچند خودشون تا الان از هيكلم متوجه اين موضوع شدننیشخند و اگه هم تا الان متوجه نشده باشن بالاخره تا چند روز آينده حتما متوجه ميشن. پسرم ماماني ديروز آزمايش تست قند خون داد كه بازم زحمتش با مامان جون مهربون بود. امروزم مامانيم جوابشو گرفت و گفت قند خونت خوبه و در حد نرمالهلبخند خيلي خوشحالم از اين بابت چون هميشه از ديابت بارداري مي ترسيدم و الان خيالم راحت شده. احتمالا عصري هم ميرم مطب خانم دكتر شهبازي تا هم براي گلو دردم ازش راهكار بخوام و هم جواب آزمايشاتم رو نشونش بدم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

لیلا
11 دی 90 12:33
انشالله که به زودی خوب میشی گلم

مرسي ليلا جان
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آقا رادین می باشد