رادينرادين، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 23 روز سن داره

آقا رادین

اولين عكس ني ني عزيز من

عزيزدلم ميخوام اولين تصوير زيبا از تو مهربونم رو بذارم توي وبلاگت.قربونت برم ماماني كه انقدر نازي.من وبابا رضا خيلي عكستو دوست داريم و همش بهش نگاه ميكينم. فعلا خودمونو با عكسات دلگرم ميكنيم تا موقعيكه خود نازنينت بياي توي بغلمون. ني ني عزيز ما توي اين عكسا اونجايي ديده ميشه كه يه خط قرمز دورش كشيده شده.توي عكس سمت چپ هم پايين عكس نوار قلب ني ني ديده ميشه. فداي قلب مهربونش. ني ني من اينجا 7 هفته و 6 روزشه و 14.8 ميليمتر هم قدشه.   ...
20 شهريور 1390

احساسي متفاوت

ني ني عزيزم از لحظه اي كه صداي قلب مهربونت رو شنيدم دنياي ديگه اي به روم باز شده. دنيايي جديد با احساساتي متفاوت.انگار تا قبل از اون لحظه هنوز نتونسته بودم با تمام وجودم دركت كنم و باور كنم كه موجودي در درونم داره رشد ميكنه موجود كوچكي كه قراره فرزند من باشه و من با وجود اون نام مقدس مادر رو يدك بكشم.هميشه فكر ميكردم مادر به كسي ميگن كه به تقدس مادر من باشه. هميشه فكر ميكردم مادر به كسي ميگن كه به فداكاري و از خودگذشتگي مادر مهربون من باشه.هميشه فكر ميكردم لقب مادر فقط و فقط لايق شخصي همچون مادر من هست. با اينكه تمام آزمايشات از وجود يه موجود كوچك در درونم خبر ميداد اما باور نميكردم مني كه هنوز به قداست يك مادر نرسيدم، مني كه ...
19 شهريور 1390

اولين ديدار با ني ني

بالاخره من و بابا رضا جون چشممون به جمال زيباي ني ني روشن شد و تونستيم ببينيمش و صداي قلب نازشو بشنويم واي كه چه لذتي داشت شنيدن صداي قلبش زيباترين آواز زندگي ما بود.آوازي كه به هيچ چيز نميتونم تشبيهش كنم.عشق من از روزي كه صداي قلب مهربونتو شنيدم مدام اين صدا در گوشم طنين ميندازه و آرامشي شيرين را بهم هديه ميكنه. چقدر زيباست خلقت خدا. الان دوتا قلب  داره در وجود من ميتپه و اين يعني عظمت و بزرگي خالق هستي. خدايا ازت ممنونم به خاطر اين شاهكار زيبا. روز پنجشنبه 17 شهريور صبح ساعت 9 و نيم من و بابايي رفتيم بيمارستان ابوذر براي سونوگرافي. مامان جون از قبل برام نوبت گرفته بود.مامان جونم چند دقيقه بعد از ما رسيد.من خيلي دلشوره داشتم...
19 شهريور 1390

عاشقانه هاي من با همسرم

همسر خوب و عزيزم امروز ميخوام بجاي اينكه براي ني ني بنويسم براي تو بنويسم. مهربان يار من، تو آنقدر خوب و لطيفي كه من هر قدر هم بخواهم به پاي خوبيها و مهربانيهاي تو برسم باز هم نمي توانم. عزيزترينم، تو آن روياي به حقيقت پيوسته من هستي كه هميشه آرزوي بودن در كنارش را در عالم رويا و خيال داشتم. همسر خوبم تو آنقدر عاشق و دلداده اي كه هيچگاه دل مهربانت به خود اجازه آزردن دل مرا نداده است. تو با آن كلام شيرين و جادوي سخنت هميشه من را مديون مهربانيها و عشقت ساخته اي. من چقدر خوشبختم كه همسري به عاشقي تو دارم. تو آنقدر خوبي كه با خوبيهايت تمام خستگيهاي روزانه ام و دغدغه هاي درونم را التيام مي بخشي. هرگاه كه با قدم نهادن در خانه عشقمان تو ...
16 شهريور 1390

اولين هفته از ماه سوم با تو بودن

ني ني ريزه ميزه من سلام. تولد دو ماهگي جنيني ات مبارك عزيز دلم امروز ني ني خوشمل من دو ماهش تموم شد و وارد ماه سوم شد و من و باباييش خيلي خوشحاليم. توي اين هفته ني ني جون من بزرگتر شده و اندازه اش 2سانت و نيم شده. نرمه گوش خوشگل و كوچيكش به وجود اومده و تا آخر اين هفته بخشهاي داخلي گوشش كامل ميشن.لب بالايي اش كامل شده و دهان و بيني اش مشخص ترشده. واي قربون دهن و بيني فينگيليت بشم مامانم. وقتي به دنيا اومدي من اون دهن وبينيتو بخورم عسسسسسلم ني ني من توي اين هفته ميتونه اعضاي بدنش رو حركت بده چون شانه ها، آرنجها، مچ، زانو و قوزك پاهاش تشكيل شده.قربون پاهاي سفيد و پنبه ايت بشم من شيربرنجم.  ني ني جون زودتر بزرگ شو و بيا تو بغل...
15 شهريور 1390

همبازي هاي ني ني

سلام به عسل خوشمزه مامان و بابا.ماماني امروز ميخواد برات عكس همبازي هاي خوشگلت رو بذاره.  اول فاطيماي خوشگل من دخترخاله ني ني: فاطمه بامزه و ناز دختر دايي ني ني: ايليا كوچولو داداش فاطيما جونه كه تازه هم به دنيا اومده و پسرخاله ني نيه: خوب عزيز مامان ديدي چه دوستاي ناز و خوشگلي داري مثل خودت خوشگلن ماماني.هر 4 تاييتونو خيلي دوست دارم.قربون همتون   ...
14 شهريور 1390

قبولي در دانشگاه

ني ني گل بازم سلام.اومدم تا دوتا خبر خوب بهت بدم.دايي امين و خاله مهسا توي دانشگاه قبول شدن به افتخارشون بزن اون دست قشنگه رو دايي امين جون اولين ساليه كه كنكور داده و مهندسي مكانيك قبول شده و خاله مهسا هم مهندسي كامپيوتر قبول شده البته خاله جون مهسا فوق ديپلمش رو گرفته و حالا ميخواد ادامه بده. مامان مهرنازم امسال توي كنكور فوق ليسانس (مهندسي كامپيوتر)  شركت كرد اما رتبه اش به حد نصاب نرسيد و فعلا قبول نشده ولي رتبه ماماني خيلي خوب بود با اينكه شاغل هم هست و وقت نميكرد كه خيلي درس بخونه يا حتي كلاس كنكور بره. رتبه مامان مهرناز 74 شد قربونت برم كه مامانتو تشويق ميكني مرسي گلم.البته به احتمال زياد ماماني ...
13 شهريور 1390

خانواده ني ني جون

سلام ني ني جون جوني. خوبي عسل مامان و بابا؟ امروز ميخوام واسه ني ني جون خودم اعضاي خانواده درجه يكش رو نام ببرم تا هم خودش اونا رو بشناسه و هم خاله هاي ني ني وبلاگي. خانواده اصلي: مامان مهرناز و بابا رضا خانواده بابا رضا: بابا جون اسماعيل-مامان جون عصمت و عمه ساراي يكي يه دونه كه وقتي فهميد عمه شده از خوشحالي كلي گريه كرد.ني ني من عمو نداره خانواده مامان مهرناز: بابا جون مسيح-مامان جون مهين مهربون-خاله مريم-خاله مهرنوش-خاله مهسا-دايي ميثم و دايي امين ته تغاري كه عاشق خوانندگيه و توي جشن عروسي مامان مهرناز براشون خوند و همه خوششون اومد و مامان كلي از خودش ذوق در وكرد كه داداشش داره براش ميخونه ني ني جون من همين الان ك...
13 شهريور 1390

روز غم انگیز

تربچه نقلی مامان سلام.  اولین عید فطرت مبارک مامانی امروز عید فطره و مامان مهرناز جونت از دیشب خونه مامان جون ایناست چون بابا رضا جون هم رفته ماهشهر خونه باباش اینا آخه اونجا واسه مادربزرگ بابا رضا که آبان ماه 89 فوت کرده مراسم عید فطر گرفتن.بابا رضا دیروز صبح رفت چونکه اونجا یه کار دیگه هم داشت. منم خیلی دلم میخواست باهاش برم اما چون ممکن بود امروز عید اعلام نشه اونوقت من باید امروزم میرفتم سرکار واسه همین با بابایی نرفتم الانم خیلی دل مامان برای بابایی مهربون تنگ شده. آره مامانی میدونم دل شما هم برای بابایی ات تنگ شده.اما ناراحت نباش بابا رضا جون امروز عصری برمیگرده و دوباره با نی نی جونش حرف میزنه.خودشم دلش کلی واسه ما تنگ شده ع...
9 شهريور 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آقا رادین می باشد