جشن نيروي انتظامي و ديدار با پليس
شنبه ١٥مهر مدرسه جشن هفته نيروي انتظامي براي بچه ها برگزار كرده بود و سه تا از پليسهاي مهربون رو هم دعوت كرده بودن مدرسه. روز جهاني قلب هم بود و شب قبل تا ساعت يازده و نيم مشغول كشيدن نقاشي قلب بودم. رادين رو ساعت ده خوابوندم. بينيش توي خواب كيپ بود و رفتم توي بينيش قطره ريختم كه از خواب بيدار شد و بعدم ديگه نخوابيد چون ميدونست قراره نقاشي بكشم براش. نشست كنارمون و نقاشي كشيد و منم نقاشي قلبش رو كشيدم. تا خوابيد شد ساعت دوازده و واقعا دير خوابيد. صبح كه از خواب بيدارش كردم واقعا خسته بود. بدنش هم داغ بود. اگه بخاطر جشن و ديدن پليسها نبود نميبردمش مدرسه و ميذاشتم استراحت كنه. پسركم حالش خوب نبود. قبل از رفتن بالا آورد. صبحونه هم كه هيچوقت نمي...